در ســوريه و لـبنان با شــهـيداني چون شـهيد دكتر چــمران و شــهيد مــحـمد منـتـظري آشـنا شد و در كنار فراگيري مسائل نظامي، از خلق و خوي پسنديده و اخـلاق وارسـته و انـقلابي اين شـهيدان نيز بـهرههاي وافـري برد و هـمـين اخــلاص و عشــق به اسـلام بود كه او را در چـنـين محـيط هايي بـدون تاثيرپذيري از جريانات چپي و التقاطي حـفظ كرد...
درقدم نخست در صدد برآمد تا با روحانيت متعهد پيرو خط امام تماس و ارتباط بر قرار نمايد. چندي بعد در رابطه با تشكل هاي فرهنگي- تبليغاتي دست بكار چاپ، تكثير و توزيع اعلاميه ها و پيام هاي حضرت امام شد،او همواره سعي ميكرد تا در تمامي مراحل مبارزه نقش خود را به عنوان يك مقلد و تابع ولي فقيه به اثبات برساند...
«محمد»كه علاقه اي به خدمت در ارتش شاهنشاهي نداشت اندكي پس از اين فراخوان به قصد ديدار با حضرت امام خميني«ره» از خدمت فراركرد اما حين عبور از مرز زميني ايران - عراق توسط عناصر «ساواك» رژيم شناسايي و دستگير شد.