هر كدام از برادراني كه خسته مي‌شد با ديدن شهيد بروجردي روحيه‌ مي‌گرفت و همه خستگي‌ها از تنش بيرون مي‌رفت؛ گرچه كسي بروجردي را نشناخت ولي همين بس، كساني كه در كنارش بودند از وجودش لذت مي‌بردند و از كلام، اخلاق و قلمش درس عبرت مي‌گرفتند. خود اين حقير هم يك درس بزرگي از بروجردي گرفتم كه برايم خيلي عجيب بود :
با دقت، كلمات اين روح خدا را كه خط او خط رسول خداست دقت كنند.وجود امام امروز، براي معيار است. راه او راه سعادت و انحراف از راهش خسران دنيا و آخرت است و من با تمام وجود اين اعتقاد را دارم كه شناخت و مبارزه با جريانهايي كه بين مسلمين سعي در به انحراف كشيدن انقلاب از خط اصيل و مكتبي آن را دارند به مراتب حساستر و سخت‌تر از مبارزه با رژيم صدام و آمريكاست...
بروجردي با همه دردي كه داشت ،رو به هاشمي گفت: برادر من! چرا با مردم تندي مي كني؟هاشمي با عصبانيت گفت: آخر نديديد چطور شما را مي كشيدند محمد گفت:اينهاآمده اند كمك.همه تلاششان راهم مي كنند،نبايد سرشان داد بكشي.هاشمي دست بر سر گرفت و آهسته بر پيشانيش زد و گفت : ببخشيد . ما كه مثل شما نيستيم كه در هر لحظه و موقعيتي بر خود مسلط باشيم و حواسمان به مردم باشد.من فقط فكر شما بودم .

 

آنچه پيش روي شماست گفته‌هاي شهيد محمدابراهيم همت از شهيد بروجردي است.بروجردي پيش از شهادتش شهيد شده بود. اصلاً هر روز زندگي اين مرد شهادت بود. يك بار هلي‌كوپتر S.T.21 حامل او و تعدادي از فرماندهان در اطراف اروميه سقوط كرد...

«صداي انفجار مهيبي بلند شد. ماشين از زمين كنده شد و تمام سرنشينان، از آن به بيرون پرتاب شدند، حاج آقا حدود 70 قدم دورتر از ماشين به زمين افتادند.وقتي بالاي سرش رسيديم، همان تبسم گرم هميشگي را بر لب داشت اما شهيد شده بود»  
بسياري ازهمين عناصر،بعدها جزو نخبه ترين فرماندهان يگانهاي رزمي سپاه،چه دركردستان، وچه در ساير جبهه هاي دفاع مقدس 8 سال ملت ايران شدند.از جمله شاگردان و برگزيدگان نامي اين معلم كبير:سردارشهيد «حاج احمد متوسليان»بنيانگذارلشكر27مكانيزه محمدرسول الله(ص)وفرمانده عمليات قرارگاه نصر.سردار شهيد«حاج محمد ابراهيم همت»،فرمانده سپاه پاوه...
 با شروع تهاجم ارتش عراق به  در مهر ماه 1359، به همراه تني چند ازهمرزمانش،راهي «سر پل ذهاب» شد... دراين نبرد نابرابر، «محمد» چندين بار تاپاي شهادت پيش رفت وبالاخره هم،از ناحيه دست،جراحت سختي برداشت.آنچه در اين دوران بر سختي كار او وهمرزمانش در جبهه هاي غرب،صدچندان مي افزود، تسلط  ليبراليزم ودر راس آن،«بني صدر» ، در جبهه و جنگ بود.
درشرايطي كه سنندج وپادگان لشگر28 ارتش دراين شهر،به محاصره كامل قواي ائتلافي ضدّانقلاب،از«دموكرات»و«كوموله» گرفته تا«چريك هاي فدايي»و«پيكار» درآمده بود،محمّد و تني چند ازهمرزمانش،توسط يك هليكوپتر S.T.214هوانيروز درپادگان سنندج پياده در چنين شرايط وخيمي،«محمّد»مصمم وقاطع با تنگناها ومعضلات موجود،برخوردي حساب شده داشت ...
...چندي بعد او يكي از دوازده نفري بود كه در خدمت حضرت آيت‌الله خامنه‌اي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي را بنيانگذاري كردند.شهيد بروجردي با تلاش هاي شبانه‌روزي و طاقت‌فرسا، در كنار ساير برادران، از همان ابتدا در سازماندهي و نظم دادن به سپاه پاسداران شركت فعال داشت و با وجود مشكلات ، دلسوزانه انجام وظيفه مي‌كرد.
پس از قـيام خونين نوزده دي ماه سـال 1356 در قـم با اخذ مجوز شـرعي از برخي عـلما و روحانيون پيرو حــضرت امـام خميني (ره)، عـمليات نظامي عليه رژيم را شروع كرد و تا زمان پيروزي انقلاب اسلامي بي‌وقفه به مبارزات خود ادامه داد.اقدامات مهمي كه شهيد بروجردي به همراه تعـدادي از نيروهاي انقلابي در اين مدت انجام داد، عبارتند از:
CenterImage/ul href=div class=Itema href=div class= Down LeftImage a href=tebyan.comItemContentWeblogRight/divDowna href=
X